سهراب جان :: وارث

وارث

...و وارث ارث می برد سقوط آزاد را...
دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ق.ظ

سهراب جان

قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.

(سلام سهراب خدایت بیامرزد اگر در قایقت جایی هست مرا هم ببر اخر هیچ که نباشد تو بچه شمالی و ما اهل جنوب،ما اینجا درخت نداریم قایق هایمان کاغذیست،راستی سهراب اگر قایق هم داشتیم ابی نیست که بیندازم به اب!چی سهراب ؟من بچه بندرم؟نه سهراب اشتباه میکنی من بچه بندر بودم ،بندر ما اب ندارد!سهراب جان به جای این که دور شوی از این خاک غریب بیا و این گردو خاک غریبه ی شهر ما را دور کن,اخر ما بچه شمال نیستیم شهرمان را برای گردو خاک تعتطیل  نمی کنند،سهراب جان ای کاش شعرت را اصلاح میکردی،چون ما بیشه نداریم در فرهنگمان فکر کنم قصدت بود میشه،حرف اخر سهراب که اگر می ایی که قهرمان شهر مارا بیدار کنی نیا که قهرمان شهر ما نخوابیده خودش را به خواب زده)



احمد باوی زاده
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ومی ترسم
از این چشم های بازم که بینا تر از فعل بیناســــت
چه شهادت ها که نــــــــــمی دهند در
یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوم الحساب
............................................
اینجا دنبال دست نوشته های من نباش
دنبال من نوشته های دستم باش

پیام های کوتاه
  • ۲۱ دی ۹۱ , ۱۳:۲۱
    ؟
  • ۱۳ دی ۹۱ , ۱۴:۱۷
    قبر
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۱/۱۰/۲۱
    ؟
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۸ اسفند ۹۲، ۲۲:۲۴ - علی مجیر
    احسنت
نویسندگان

وارث

...و وارث ارث می برد سقوط آزاد را...

سهراب جان

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ق.ظ

قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.

(سلام سهراب خدایت بیامرزد اگر در قایقت جایی هست مرا هم ببر اخر هیچ که نباشد تو بچه شمالی و ما اهل جنوب،ما اینجا درخت نداریم قایق هایمان کاغذیست،راستی سهراب اگر قایق هم داشتیم ابی نیست که بیندازم به اب!چی سهراب ؟من بچه بندرم؟نه سهراب اشتباه میکنی من بچه بندر بودم ،بندر ما اب ندارد!سهراب جان به جای این که دور شوی از این خاک غریب بیا و این گردو خاک غریبه ی شهر ما را دور کن,اخر ما بچه شمال نیستیم شهرمان را برای گردو خاک تعتطیل  نمی کنند،سهراب جان ای کاش شعرت را اصلاح میکردی،چون ما بیشه نداریم در فرهنگمان فکر کنم قصدت بود میشه،حرف اخر سهراب که اگر می ایی که قهرمان شهر مارا بیدار کنی نیا که قهرمان شهر ما نخوابیده خودش را به خواب زده)

۹۱/۱۰/۱۸ موافقین ۴ مخالفین ۰
احمد باوی زاده

نظرات (۱۱)

۱۸ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۳ مرید مادر
بازنفت را برده اند و دعوا سرآب شد/
فکر بالا نشسته ی ماها خراب شد/
ماها برای شهرمان جنوب
مسئول برای شهر سئول انتخاب شد/(م.م)

آقالینک شدید
۱۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۸ نیما عتیقی
عجب ! شاید باید شعرش رو عوض کنه !!!!
۱۸ دی ۹۱ ، ۱۸:۱۵ مرید مادر
بروز شدیم با مربع ترکیب

خاطره ایی گفت که من در طلبش(بازگشت رفقا ازکربلا)
دردی دوا نکرد!
۱۹ دی ۹۱ ، ۱۸:۱۴ محمد علیزاده
بسی خوب
بسی خوب
۲۰ دی ۹۱ ، ۱۲:۵۶ رنگ خدایی
سلام...
روز بخیر...
خداقوت...
با دو تا پست قرآنی به روزم...
میتونید از قرآن آنلاین و آموزش آنلاین هم استفاده کنید....
خوشحال میشم نظرتون رو بدونم...
کلیک رنجه بفرمایید...
ما از سوختن نمیترسیم که پروانه های عاشق نوریم.... و هر جا که نور ولایت است گرد آن حلقه میزنیم...
شهید آوینی...


۲۰ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۱ محمد علیزاده
منتظر آپ های جدیدتیم استاد
۲۰ دی ۹۱ ، ۲۳:۳۱ مرید مادر
رنگِ صبحِ فردا غروبی مانده /غزل/شهادت امام رضا

بروزیم
۲۲ دی ۹۱ ، ۰۰:۴۲ مرید مادر

بروزم   با   یک رباعی
۲۲ دی ۹۱ ، ۰۸:۵۰ نیما عتیقی
آفرین برا پست بعددیت . اونجا نمیشه ظر داد فکر کن !

ای کاش عالم ملکوت بود، من بودم و تـو
( امام رضا )
سلام
اصن ترکیدم با این پست!
تـــــــــــرکــیــــــــــدم!
احصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــنـــط!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی