مهدی جان
زنهار ، بی گدار نباید به آب زد
همدرد من ! عزیز من! ای مرد بینوا
آخر تو نیز زنده ای ، این خواب جهل چیست
مرد نبرد باش که در این کهن سرا
کاری محال در بر مرد نبرد نیست
زنهار ، خواب غفلت و بیچارگی بس است
هنگام کوشش است اگر چشم وا کنی
تا کی به انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
(مهدی اخوان ثالث)
مهدی جان سلام .ای کاش آبی بود تا بیگدار به ان بزنی /از همدردو عزیز نگو ولی وای از کثرت مرد بی نوا/!مهدی جان من نیز خوابم ولی خواب خواب جهل نیست خستگی از مسافر کشیست/!مهدی جان در کهن سرای ما جنگ زیاد است هر روز هر طرف جنگیست برای لقمه نان !زنهار مهدی جان از تو بعید است که به ما انگ خواب غفلت بزنی من وقت خواب ندارم باید برای شهریه ی مدرسه ی بچه ام پول قرض کنم!مهدی جان من در جوانیم نخ نما شدم تو برو و قیامت را بپا کن من هم که پول شهریه را جور کردم می ایم!
امامت وتاج گذاری حضرت صاحب الزمان تبریک.
روز عید است و ببین تو را میخواهنــد/
در تَبسُمِ ربیع بایقین تو را میخواهنــد/
ادامه ی این قصیده در وبلاگ