این آه را خدا می خرد.....بیش تر از آن خیر
این آه را خدا می خرد.....بیش تر از آن خیر
که باز شد دست هایش از بند
عید من مبارک
می بینی آفتاب گردانی که حیاتش به سوختن است
خواهر زاده:خان دایی.
خان دایی:جانم
خواهر زاده:من دوست دارم بزرگ شم،آدما کی بزرگ میشن؟
خان دایی:برا چی می خوای بزرگ شی؟
خواهر زاده:برای این که به همه دستور بدم
(بگذریم...توی این مکالمه یکی از علائم حیاتی بچه مشخصه و اون نیاز به مقبولیت)
دیــــــــــــــــــــروز
خواهر زاده:خان دایی
خان دایی:جانم
خواهر زاده:من دوست دارم بمیرم آدم ها کی میمیرن؟
خان دایی:چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
خواهر زاده:می خوام بمیرم که با روحم هر جا خواستم برم.
اح سنت به صدا وسیما
چقدر راحت ذهن بچه هارو خراب می کنن
ذهن خواهر زاده ی ما 5کیلو متر مونده که به جهنم برسه!!!
حضرت آقا فرمودند:به تحقیق در مورد ایران بعد از اسلام بپردازید نه ایران قبل از اسلام،که این دو با یک دیگر قابل مقایسه نیستند...
فقط همین ،والسلام
وقتی حرف سالم نشنیده باشی ،بهتر از حرف های حاج فتح الله پیدا نمی کنی
وقتی از معاد تعریف نداشته باشی،دوست داری به کما بروی وروح شوی