خاکی ها! :: وارث

وارث

...و وارث ارث می برد سقوط آزاد را...
پنجشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۰، ۰۹:۱۱ ب.ظ

خاکی ها!

کاملا خصوصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی و مخصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوص اعضای هسته ی ابوذر

خاکی ها رفت ولی خاطراتش هست هنوز

آنوقت که هنوز بچه بلاگفا بودی،گفتی یافتم،گفتم چی؟

گفتی 4 و خورده ای دامنه ی .ir

فردای آنروز کسی را تحویل نگرفت،یادش به خیر

یادش به خیر که پریدی در احسن المطالب ما و جنجال به پا کردی در پست دیـــــــــــــن،یادش به خیر

یادش به خیر آنروز ها که لینک تربت شده بودی(ghobe.ir امروز)به نصف روز نکشید ،آمدی صدر لینک ها

هنوز عددش خاطرم هست 114 بازدید در نصف روز

ما که دیدیم پرسیدیم چطور؟ جواب را نگویم بهتر است، فقط یادش به خیر

 و چه دعوا ها که نداشتیم سر لینک کردنت در وارثــــــــ،هر چه گفتم تاوان دارد ،عذاب دارد  به الله لینک کردنت

لینک شدی و دیدم پیام خداحافظیت را..

هیچ که نبودی پیر هسته بودی مدیرش بودی،مدیری که صفتی بهتر از خود نصبی لایقش ندیدم،یادش به خیر

یادم نرفت آنروز که مدیر فنی هسته را معرفی کردی ،کار پسندیده ای بود،ولی امروز آن مدیر مفقود الاثر شده

و یادش به خیر خاکی ها

برگرد خاطراتمان ته کشید خاکی ها...

...................................................................................................

این مطلب با تصرف و تغییرات نوشته شده و چیزی از ارزش های خاکی ها کم نمی کند

در این مطلب طنز و مزاح به کار رفته کسی به دل نگیره




احمد باوی زاده
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ومی ترسم
از این چشم های بازم که بینا تر از فعل بیناســــت
چه شهادت ها که نــــــــــمی دهند در
یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوم الحساب
............................................
اینجا دنبال دست نوشته های من نباش
دنبال من نوشته های دستم باش

پیام های کوتاه
  • ۲۱ دی ۹۱ , ۱۳:۲۱
    ؟
  • ۱۳ دی ۹۱ , ۱۴:۱۷
    قبر
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۱/۱۰/۲۱
    ؟
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۸ اسفند ۹۲، ۲۲:۲۴ - علی مجیر
    احسنت
نویسندگان

وارث

...و وارث ارث می برد سقوط آزاد را...

خاکی ها!

پنجشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۰، ۰۹:۱۱ ب.ظ
کاملا خصوصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی و مخصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوص اعضای هسته ی ابوذر

خاکی ها رفت ولی خاطراتش هست هنوز

آنوقت که هنوز بچه بلاگفا بودی،گفتی یافتم،گفتم چی؟

گفتی 4 و خورده ای دامنه ی .ir

فردای آنروز کسی را تحویل نگرفت،یادش به خیر

یادش به خیر که پریدی در احسن المطالب ما و جنجال به پا کردی در پست دیـــــــــــــن،یادش به خیر

یادش به خیر آنروز ها که لینک تربت شده بودی(ghobe.ir امروز)به نصف روز نکشید ،آمدی صدر لینک ها

هنوز عددش خاطرم هست 114 بازدید در نصف روز

ما که دیدیم پرسیدیم چطور؟ جواب را نگویم بهتر است، فقط یادش به خیر

 و چه دعوا ها که نداشتیم سر لینک کردنت در وارثــــــــ،هر چه گفتم تاوان دارد ،عذاب دارد  به الله لینک کردنت

لینک شدی و دیدم پیام خداحافظیت را..

هیچ که نبودی پیر هسته بودی مدیرش بودی،مدیری که صفتی بهتر از خود نصبی لایقش ندیدم،یادش به خیر

یادم نرفت آنروز که مدیر فنی هسته را معرفی کردی ،کار پسندیده ای بود،ولی امروز آن مدیر مفقود الاثر شده

و یادش به خیر خاکی ها

برگرد خاطراتمان ته کشید خاکی ها...

...................................................................................................

این مطلب با تصرف و تغییرات نوشته شده و چیزی از ارزش های خاکی ها کم نمی کند

در این مطلب طنز و مزاح به کار رفته کسی به دل نگیره


۹۰/۰۶/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
احمد باوی زاده

نظرات (۲)

۱۰ شهریور ۹۰ ، ۲۲:۳۴ امیــــــــــــــــــــــــــــــــر
سلام...

خاکی ها هرچی بود برای من هم خاطراتی داشت!!! بالاخره با قلم شکسته ما می چرخید!

نون شبمون شده بود خاکی ها! وای از وقتی که اینترنت قطع می شد! می مردم!
یادش بخیر اوایل که وبلاگ رو زده بودم وخاکی ها هنوز بچه بود "یک نظر تایید نشده که می دیدم" خونه رو می زاشتم رو سرم! کیف می کردم! یکی نظر گذاشته! با این که ربطی نداشت به پستم! اون موقعه تو برا خودت کسی بودی! مدیر سایت بودی! اونم سایت تربت! چه خاطراتی بود! من آپلود می کردم و تو می ذاشتی تو سایت!
دامنه که خریدم دیگه کف کردم! یه پست گذاشتم توی وبلاگ که خاکی ها دامنه ی جدیدت مبارک!!! باچه مطالبی که گریه نکردم... وباچه پست هایی که نخندیدم! چه فحش هایی در نظرات دادند و دندون روی جیگر گذاشتم... چه تهدیدهایی که نشدیم! چه (الف.ر.میم)هایی که حالشون رو نگرفتیم... چیزی بود بین من و خاکی ها به نام دوست داشتن! ولی حالا همه ی خاطرات و پست هایش را پاک کردم!
گفت 25 سال نماز جماعت می خواند و همیشه در صف اول یکروز آمد بعد از 25 سال دید جای او را در صف اول گرفته اند ناراحت شد و باناراحتی در صف دوم نماز خواند! بعد از نماز به خودش گفت که 25 سال نماز جماعت خواندی به عشق صف اول نه به عشق او... و نمازهایش را قضا کرد... و حالا حکایت خاکی ها هم همین بود... یکسال فقط گفتم اما کاش ذره ای برای او بود نه به عشق چیزهای دیگر...
خاکی ها رفت اما نه برای همیشه... قضای تمام پست های گذشته رو بجا میارم!

هنوز با "خود نصبی" مخالفم! که ارباب قبل از سفر مشهد اذن داده بودند برای این کار... اسنادش هم موجوده...! ولی در کل...

""" من به عنوان مدیر وبلاگ خاکی ها تمام مطالب آورده شده در این پست وبلاگ وارث رو تایید می کنم! مردانه چه خاطراتی داشتیم!"""
برین حال کنین! انصافا شما همچین خاطراتی داشتید؟!
روحش شاد یادش هم بخیر هم گرامی باد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی